بررسی مفاهیم سطوح حمایت و مقاومت و نحوه شکلگیری آنها در نمودارهای تکنیکال
تصور کنید یک توپ به زمین برخورد میکند و دوباره به هوا بلند میشود. اگر توپ به سقف برسد، به سمت پایین برمیگردد. سطوح حمایت و مقاومت در نمودارها نقش همان کف و سقف را بازی میکنند که قیمت بین آنها گیر میافتد.

تصور کنید یک توپ به زمین برخورد میکند و دوباره به هوا بلند میشود. اگر توپ به سقف برسد، به سمت پایین برمیگردد. سطوح حمایت و مقاومت در نمودارها نقش همان کف و سقف را بازی میکنند که قیمت بین آنها گیر میافتد.
محدودههای پرازدحام بازار همانند سدهایی عمل میکنند که میتوانند از ادامه حرکت قیمت در یک جهت خاص جلوگیری کنند. در واقع، همچون آوردگاهی هستند که در آن کمانداران و شمشیرزنان با کمان، شمشیر و زره خود در برابر مهاجمان میایستند و مقاومت میکنند.
حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت از ارکان اساسی در تحلیل تکنیکال هستند و بهعنوان نقاط کلیدی نمودار شناخته میشوند که در آنها عرضه و تقاضا به تعادل میرسند. تحلیلگران از حمایت و مقاومت برای شناسایی این نقاط و پیشبینی رفتار آتی قیمت بهره میبرند؛ زیرا این سطوح اغلب نشاندهنده تعاملات مهم بین نیروهای بازار هستند.
- حمایت: سطحی است که در آن به دلیل فشار خرید، حرکت قیمت متوقف یا معکوس میشود. مانند برخورد روند نزولی به یک فنر که آن را به سمت بالا پرتاب میکند.
- مقاومت: سطحی است که در آن قدرت گاوها کاهش مییابد و حرکت قیمت به دلیل فشار فروش متوقف یا کم میشود. مثل شخصی که هنگام بالا رفتن از درخت سرش به شاخه برخورد کرده و به پایین سقوط میکند.

رسم سطوح حمایت و مقاومت
- رسم مقاومت و حمایت: مقاومت روی نمودار با یک خط افقی رسم میشود که سقفهای قیمتی را به یکدیگر متصل میکند و حمایت نیز کفهای قیمتی را به هم وصل میکند.
- بهتر است خط مقاومت و حمایت طوری رسم شود که نقاط بیشتری را در بر بگیرد.
- حمایت و مقاومت فرعی: این سطوح در طول روند، باعث ایجاد توقفهای جزئی میشوند.
- حمایت و مقاومت اصلی: روند قیمت را معکوس میکنند.
رفتار معاملهگران در سطوح حمایت و مقاومت
- معاملهگران در سطوح حمایت اقدام به خرید میکنند و در سطوح مقاومت فروش انجام میدهند.
- تأثیر خرید و فروشهای جمعی باعث میشود که انتظار معاملهگران درباره افزایش یا کاهش قیمت، تحقق پیدا کند.
اهمیت یادگیری سطوح حمایت و مقاومت
- پایه و اساس تحلیلهایی مانند خطوط روند و الگوهای قیمتی هستند.
- به معاملهگران کمک میکند نقاط مناسب ورود و خروج از معاملات را شناسایی کنند.
- درک صحیح این سطوح، مهارتی کلیدی در تحلیل تکنیکال است که تأثیر مستقیمی بر موفقیت در معاملهگری دارد.
دلایل شکلگیری حمایت و مقاومت
احساسات انسانی مانند اندوه، پشیمانی، ترس، امید و حتی به یادآوری خاطرات، تأثیر چشمگیری بر تشکیل سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی دارند.
خاطرات
خاطرات معاملهگران از گذشته بازار نقشی اساسی در شکلگیری حمایت و مقاومت دارد. تجربههای قبلی معاملهگران از رفتار قیمت در سطوح خاص، آنها را به خرید یا فروش در همان نقاط ترغیب میکند و این واکنشهای جمعی باعث خلق حمایت و مقاومت میشود.
برای مثال، اگر معاملهگران به یاد بیاورند که در گذشته ریزش قیمت پس از رسیدن به یک سطح خاص متوقف شده یا جهت آن تغییر کرده است، در مواجهه مجدد با آن سطح، احتمالاً وارد معامله خرید میشوند. همچنین، اگر تجربه توقف یا تغییر جهت روند صعودی در برخورد با سطحی را داشته باشند، با رسیدن مجدد قیمت به آن سطح، تمایل به فروش پیدا میکنند. این خاطرات و واکنشها، رفتار قیمت را در آینده شکل میدهند.
اندوه و پشیمانی
حمایت و مقاومت نهتنها از دادههای تکنیکال، بلکه از احساسات انسانی مانند اندوه و پشیمانی نیز سرچشمه میگیرند. معاملهگرانی که در معاملات خود متحمل زیان شدهاند، با اندوه فراوان به انتظار بازگشت قیمت به یک سطح مشخص مینشینند تا فرصتی برای خروج از ضرر پیدا کنند. در مقابل، افرادی که فرصت ورود به بازار را از دست دادهاند، با حسرت و پشیمانی چشمانتظار رسیدن قیمت به همان سطح میمانند تا بتوانند وارد معامله شوند.
این احساسات مشترک در هر دو گروه خریداران و فروشندگان باعث میشود که در سطحی خاص، حجم معاملات افزایش یابد و سطح حمایت یا مقاومت شکل بگیرد. حمایت زمانی ایجاد میشود که اندوه فروشندگان و پشیمانی خریداران هر دو گروه را به سمت خرید سوق دهد و قیمت را به سمت بالا هدایت کند. از سوی دیگر، مقاومت زمانی پدید میآید که خریداران از ضرر احتمالی خود هراس داشته و فروشندگان به دنبال فرصتی برای ورود به بازار باشند؛ و این رفتار جمعی قیمت را به سمت پایین سوق میدهد.
اعتبار حمایت و مقاومت
اعتبار یک محدوده حمایت و مقاومت به سه عامل اصلی «طول مدت شکلگیری»، «تعداد برخوردهای قیمت» و «حجم معاملات در آن ناحیه» بستگی دارد. محدودهای که برای مدت زمان طولانیتر ایجاد شده و قیمت به دفعات بیشتری با آن برخورد کرده باشد، از اعتبار بالاتری برخوردار است. بااینحال، با تغییر قیمت و شکلگیری سطوح جدید، سطوح قدیمیتر که از قیمت فعلی فاصله گرفتهاند، به تدریج اهمیت خود را از دست میدهند. این امر ناشی از ورود معاملهگران جدید به بازار و خروج بازندگان قدیمی است. معاملهگران تازهوارد به دلیل عدم آشنایی با تاریخچه قیمت، به سطوح قدیمی کمتر توجه میکنند.
اعتبار حمایت و مقاومت با تعداد برخورد قیمت به این سطوح نیز رابطه مستقیمی دارد؛ هرچه برخوردها بیشتر باشند، آن سطح معتبرتر است. علاوهبراین، وسعت محدودهای که حمایت یا مقاومت را شکل داده است نیز اهمیت دارد؛ محدودههای بزرگتر همانند سدهای قویتر عمل میکنند. درنهایت، حجم معاملاتی که در این محدودهها انجام میشود، عامل تعیینکننده دیگری است. حجم بالاتر نشاندهنده مشارکت گستردهتر معاملهگران و تمرکز بازار بر آن ناحیه است، که به نوبه خود قدرت و اهمیت بیشتری به حمایت یا مقاومت میبخشد.
کلام آخر
سطوح حمایت و مقاومت از ارکان حیاتی تحلیل تکنیکال هستند که هم براساس دادههای بازار و هم تحتتأثیر احساسات انسانی مانند اندوه، پشیمانی و خاطرات معاملهگران شکل میگیرند. این سطوح به دلیل تأثیر عواملی همچون طول مدت، تعداد برخوردها و حجم معاملات، اعتبار پیدا میکنند. درک صحیح این مفاهیم به معاملهگران کمک میکند تا نقاط کلیدی ورود و خروج را شناسایی کرده و تصمیمات آگاهانهتری در مواجهه با تغییرات بازار اتخاذ کنند. بهرهگیری از این ابزار، نهتنها به پیشبینی دقیقتر رفتار قیمت کمک میکند، بلکه باعث کاهش ریسک و افزایش موفقیت در معاملات میشود.
سوالات متداول
سطوح حمایت و مقاومت نقاط کلیدی در نمودار هستند که عرضه و تقاضا در آنها به تعادل میرسد. این سطوح به معاملهگران کمک میکنند تا رفتار آینده قیمت را پیشبینی کنند.
سطح حمایت با اتصال کفهای قیمتی و سطح مقاومت با اتصال سقفهای قیمتی روی نمودار رسم میشود. این خطوط باید طوری کشیده شوند که نقاط بیشتری را در بر بگیرند.
سه عامل اصلی بر اعتبار این سطوح تأثیر دارند: طول مدت شکلگیری سطح، تعداد برخورد قیمت با آن و حجم معاملات در محدوده آن سطح.
احساساتی مانند اندوه، پشیمانی و خاطرات معاملهگران از تجربیات گذشته باعث میشوند که در نقاط خاصی، رفتار جمعی معاملهگران به تشکیل حمایت یا مقاومت منجر شود.
درک این سطوح به معاملهگران کمک میکند تا نقاط مناسب برای ورود و خروج از معاملات را شناسایی کرده و ریسک خود را کاهش دهند. این مهارت یکی از پایههای موفقیت در تحلیل تکنیکال است.